مقدمه
گاهشماری یا تقویم، دانشی است که به تعیین و محاسبه زمان میپردازد. سابقه پیدایش نظامهای گاهشماری به هزاران سال قبل میرسد. در حدود 30000 سال قبل، انسانهای اولیه تقویم قمری را ابداع کردند که مبنا و اساس آن حالتهای مختلف ماه و گردش شب و روز بود. سالها بعد و باایجاد تمدنهای مختلف در سراسر کره زمین، گاهشماری شکل تازهای به خود گرفت. تمدن ایران همواره یکی از ملل پیشگام در ابداع تقویم بوده است. با معرفی تاریخچه گاهشماری درایران همراه ما باشید.
پیشدادیان؛ سرآغاز گاهشماری
پیشداد به معنای نخستین قانونگذار است. پیشدادیان نخستین دودمان پادشاهی ایران به گواه آثاری همچون اوستا و شاهنامه هستند. پیشداد لقب هوشنگ نخستین پادشاه این دودمان است که پیش از کیانیان، حکمرانی میکردند. ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه عن القرون الخالیه آورده است که پیشدادیان اولین حکومتی بودند که تقویم را ابداع و از آن در جریان امور کشور استفاده کردهاند. از این تقویم اطلاعات چندانی در دسترس نیست غیر از اینکه هرسال 360 روز و هر ماه 30 روز داشته است.
هخامنشیان؛ تغییرات بنیادین
دراوایل دوره هخامنشی، از گاهشماری پارسی قدیم یا اصطلاحا فرس هخامنشی استفاده میشده است. کتیبههای باقی مانده از زمان کوروش هخامنشی در کرمانشاه و همچنین فرماننامه دیگران شاهان هخامنشی، از رواج فرس در آن دوران خبر میدهد.
داریوش بزرگ در دوران پادشاهی خود، دو ستارهشناس مشهور کلدانی (منطقهای در تمدن بابل) به نامهای نبوریمنو و کیدینوس را به ایران فراخواند و از آنها خواست تا باتوجه به دانش پیشرفته نجوم که در بابل رواج داشت، تقویم ایران را اصلاح کنند. آنها سال خورشیدی را 365 روز و 6 ساعت و 15 دقیقه تعیین کردهاند. این قدیمیترین نمونه زمانسنجی در ایران است. پژوهشگران با توجه به کتیبههای تاریخی گمان میبرند که زمان به تخت نشستن هر پادشاه، مبدا این تقویم بوده است. دراین گاهشماری، سال از فصل پاییز آغاز و ابتدای هرسال جشن میتراکانا یا مهرگان برگزار میشد.
پس از مرگ داریوش، تقویم زرتشتی رایج شد. این تقویم، تقویم دینی مزدیسنا یا گاهشماری اوستایی نیز نامیده میشد. واحدهای تقسیم زمان مانند سال، فصل و ماه دراین گاهشماری براساس باورها، آیینها و اسطورههای زرتشتی انجام میگرفت و متناسب با نیازهای دینی زرتشتیان بود. دراین نظام هرسال به شش فصل نامساوی 45 روزه، 60 روزه، 75 روزه، 30 روزه، 70 روزه و 75 روزه تقسیم میشد. آنها هرفصل را، گاه میخواندند؛ اصطلاح گاهشماری از اینجا سرچشمه گرفته شده است. زرتشتیان پنج روز آخر هر ماه را جشن میگرفتند و آن را گاهنبار مینامیدند.
اشکانیان؛ عصر فراموشی
پس از حمله اسکندر مقدونی به ایران و پایان دادنش به دوره حکومت هخامنشی، اوضاع اجتماعی و فرهنگی ایرانیان دچار تحول شد. درپی حکومت سلوکیان به ایران، گاهشماری یونانی جایگزین گاهشماری زرتشتی شد. اگرچه در دوران اشکانیان، بعضا تقویم زرتشتی مورد استفاده قرار میگرفت اما به دلیل ایراداتی که داشت از جمله خطای محرز درمحاسبه کبیسه، جایگاه خود را دربین مردم از دست داد. تااینکه با روی کار آمدن دولت ساسانی، تغییرات عمدهای درآن به وجود آمد و مجددا مورد استفاده قرار گرفت.
ساسانیان، بازگشت به مزدیسنا
ساسانیان، دین زرتشت را دین رسمی کشور اعلام کردند و به دنبال این تصمیم، تمامی سنتها و آیین مربوط به آن را احیا کردند. آنها به منظور دقت بیشتر در برگزاری مراسمات و انجام فرائض دینی، به سراغ اصلاح گاهشماری زرتشتی آمدند. آنها با اعمال تغییراتی، ایرادات مربوط به آن را برطرف کردند و سپس آنرا با عوامل دینی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حکومت خود تطبیق دادند. سپس تقویم جدید را گاهشماری مزدیسنا نامیدند. سرآغاز این تقویم سال 224 پس از میلاد و مقارن با سالگرد تاسیس سلسله ساسانیان توسط اردشیر پاپکان است. نامگذاری هرسال براساس روی کار آمدن پادشاه فعلی تعیین میشد؛ مثلا سال هفتم هرمز.
هرروز سال برای زرتشتیان، نامی مختص به خود داشت. 5 روزهم با عنوان گاتاها که نام بخشهایی از کتاب اوستاست، به این تقویم اضافه شد. افزودن این نامها باعث آشفتگی و بینظمی در تعیین روزهای مهم کشور شد و باعث شد رضایت عمومی از استفاده از این تقویم کاهش پیدا کند. یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی تلاش بسیاری برای رفع این مشکلات انجام داد. در طی تغییرات انجام شده در دوره او، سال به 12 ماه 30 روزه تبدیل شد و پنج روز باقی مانده نیز به آخر اسفند یا فروردین اضافه میشدند. این تقویم که به گاهشماری یزدگردی شهرت پیدا کرده بود تا سالها کم و بیش مورد استفاده قرار میگرفت.
سلجوقیان، ابداع یکی از مهمترین تقویمهای جهان
پس از ورود اسلام به ایران، تلاشهای زیادی برای انطباق تقویم یزدگردی با تقویم هجری قمری انجام شد. اگرچه این امر سالها به طول انجامید و حکومتهای زیادی به این امر توجه کردند، اما نهایتا تقویم منسجمی شکل نگرفت و همچنان پس از 300 سال، تقویم یزدگردی حرف اول را میزد. بیتوجهی به محاسبه کبیسه، باعث شده بود که در اوایل دوران ملکشاه سلجوقی، آغاز سال 18 روز به تعویق بیفتد و نوروز در روز 19 فروردین برگزار شود!
جلالالدین ملکشاه سلجوقی، با مشورت وزیر دانای خود خواجه نظامالملک، جمعی از برترین ریاضیدانان و منجمان از جمله حکیم عمر خیام، ابوعباس لوکری، ابوحاتم مظفر اسفزاری، محمد بن احمد معموری، میمون بن نجیب واسطی، ابن کوشک بیهقی مباهی و در رأس آنان ابوالفتح عبدالرحمان منصور خازنی را گردهم آورد و نهایتا گاهشماری جدید در ۳ رمضان ۴۷۱ هجری قمری تدوین شد. این گاهشماری به افتخار پادشاه، تقویم جلالی نامیده شد. به استناد محققین ریاضی و نجوم، تقویم جلالی دقیقترین گاهشماری در دنیاست. به شکلی که میگویند تقویم میلادی اروپایی هر 2500 سال دچار خطا میشود، اما تقویم جلالی هر 10000 سال یکبار مرتکب خطا میشود!
تفاوت اصلی این گاهشماری با نمونههای قبلی خود درایران، محاسبه دقیق کبیسه یا اصطلاحا کبیسهگیریست.
عصر مشروطه؛ دوره بازگشت
تا پیش از زمان مشروطه، تقویم جلالی به اندازه زمان ابداعش، موردتوجه قرار نگرفت. تنوع حکومتها و عقاید متفاوتشان، موجب نزاع دائمی تقویم هجری قمری و تقویم جلالی میشد و باعث میشد هیچیک نتوانند به طور گسترده مورد استفاده قرار بگیرند و در طولانی مدت تقویم رسمی کشور بشوند. تحولات عظیم دوران مشروطه به تقویمها نیز سرایت کرد و باعث شد تا ضمن داشتن تغییراتی مانند تغییر نام و مبدا، با عوان تازه تقویم هجری خورشیدی برجی مورد استفاده قرار بگیرد. در سال 1304 با عنوان تقویم هجری خورشیدی توسط مجلس شورای ملی، به عنوان گاهشماری رسمی ایران انتخاب شد.
تقویم هجری خورشیدی که آمیزهای از تقویم جلالی و تقویم یزدگردی است، حالا صدسال است که به عنوان تقویم رسمی کشور شناخته میشود.